چیزی نیس کالیستوی من لطفا آروم باش انقدر وحشیانه ندرخش الان اقیانوس یخت آب میشه آروم باش اروم بدرخش میدونم سخته برای منم سخته ولی این خواسته‌ی خودم بود

خودم بودم که ازش خواستم درستش رو بهم نشون بده شاید این یه نشونه بود که بهت بگه اشتباهه میدونم، توم میدونی سخته یکم

اشتباه خودم بود ادم جایز الخطاست اما نمیدونم تا کجا جایزه! نمیدونم تا کجا منِ آدمِ جایزالخطا، قراره خطا کنم نمیدونم تا کجا قراره خطاهام بخشیده بشن البته فک کنم بخشیده نمیشن و من تاوانشون رو میدم ذره ذره

بیشتر دارم پی میبرم به اینکه اره من خوب نیستم و فقط فکر میکنم خوبم من هیچوقت نتونستم راه درستو انتخاب کنم اصلا من هیچوقت هیچ راهی رو انتخاب نکردم

منِ کالیستو، کالیستوی من دارم اذیت شدنتو میبینم دارم آب شدن اقیانوس یخت رو میبینم دارم از بین رفتنت رو میبینم همش تقصیر خودمه من دارم بقیه رو هم اذیت میکنم من واقعا متاسفم برای خودم خواهش میکنم بیا با هم قوی باشیم. قوی بودن تنها کافی نیس. بیا با هم دنبال راه درست باشیم. من خسته شدم انقد که دنبال راه درست بودم و پیداش نکردم خسته شدم ازینکه نتونستم بهت نزدیک بشم خسته شدم ازینکه هنوز نتونستم تعیینت کنم 

کالیستوی من کاش الان پیشت بودم و کنارت اشک میریختم کاش میتونستم بغلت کنم کاش میتونستم فقط تورو داشته باشم

کاش میشد الان پیشت بودم تنها و دور از همه چیز دلم میخواد بنویسم خیلی بنویسم انقد که خالی بشم ولی نمیشم من آدم خوبی نیستم من بلد نیستم چطور آدمارو دوست داشته باشم همیشه با خوب بودنم اذیتشون کردم اصلا کاش کاملا بد بودم اینجوری یهو به خودم نمیومدم که آهای تویی که فک میکنی خیلی خوبی ببین چیکار کردی ببین که این خوبی نیست تو خودتو گول میزنی تو فقط فکر میکنی که خوبی تو وسط همه‌ی خوبیات همه چیو خراب میکنی این خوبی نیست تو یه ادمِ خوبِ بدی و اینطوری خیلی بیشتر از بد بودنت آدمای اطرافت رو اذیت میکنی

کاش میشد من واقعا تنها باشم کاش میشد هیچ دوستی نداشته باشم که اینطور اذیت بشن و اذیت بشم شاید اونموقع هم از تنهاییم شکایت میکردم ولی فکر میکنم اونطوری خیلی بهتره شکایت از تنهایی خیلی بهتر از شکایت از اینه که با خوب بودنت کسایی که دوست داریو اذیت کنی این خوبی نیست

این خیلی سخته خیلی خیلی سخته که فکر کنی شاید تمام خوب بودنت تظاهره

تاحالا به خودتون شک داشتین؟ به اینکه واقعا چجور آدمی هستین!

خیلی سخته که به خودت شک داشته باشی خیلی سخته که خوب بودنتو بد ببینی خیلی سخته که خودتم ندونی بالاخره تو چی هستی، کی هستی، چی میخوای، کجا داری میری، میخوای چیکار کنی

من نمیدونم چطور خودم رو تعیین کنم من نمیدونم کیم من نمیدونم چیم

یعنی این‌بار میتونم تمومش کنم؟ میتونم قید همه رو بزنم؟ میتونم خودمو بسپرم به تنهایی تا شاید پیدا بشم؟ یعنی میشه وقتی خوابیدم و بیدار شدم، یادم نره که چیکار کردم و چقدر اذیت شدیم؟ یعنی میشه ادامه ندم؟

من دلم نمیخواد دیگه با کسی حرف بزنم من دلم تنهایی میخواد


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

sharinarc سانترل پاناسونيک آرامش زندگی Stephanie همه چیز از همه جا دانلود تحقیق پلتفرم اجاره درباره دیگ روغن داغ دستوار